اعجاز چشمانت


# اعجاز چشمانت #

قیامت کرده در خلقت ،خدا باسازِ چشمانت
چه شور انگیز گشته در افق ،آغازِ چشمانت

جهان از طلعتِ خورشیدِ تابانِ تو جان گیرد
به صد مرده چوعیسی جان دهد ،اعجازِ چشمانت

زچشمِ مست و مخمورت هزاران فتنه بر پا کن
که هوش از سر برَد آن غمزه ی غمازِ چشمانت

به مشتاقانِ خود دایم بناز ،ای نازنینِ من
که در هر گوشه ای صد جان ،فدای نازِ چشمانت

زِ شوقِ نرگسِ مست تو در خلوت سرایِ دل
نمیدانی جه ویران کرده دل را رازِ چشمانت

به زیرِ طاقِ ابرویِ تو ای مَه پیکرِ زیبا
چنان افتاده ام مدهوش با همرازِ چشمانت

زِ سر تا پایِ جان ،از شوقِ دیدارِ تو لبریزم
نگاهم خیره در آیینه ی دمسازِ چشمانت

زِ حیرت مانده داود از نگاهِ دلربایِ تو
دلم غرقِ تمنایِ وصالِ آزِ چشمانت

به قلم ✍️#غلامرضا صلاح زاده #(داود )

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *