# گذشت و رفت #
دوشینه ماه از بر ایوان گذشت و رفت
سر مست و دلگشا چه شتابان گذشت و رفت
در کوی انتظار تو ای یار نازنین
عمرم بسی زماتم و هجران گذشت و رفت
دل در هوای وصل تو چون مرغ بی قرار
از دل فغان بر آمد و نالان گذشت و رفت
زان طره ی معنبرو مشکین تار تار
صد داغ تازه بر دل حیران گذشت و رفت
دیشب به یاد آن رخ زیبای مهوشی
بر من جفا و جور فراوان گذشت و رفت
گاهی ز دور نرگس مستانه در خروش
وز بحر بی کرانه زطوفان گذشت و رفت
تاکی ز شوق روی تو ای شمع دل فروز
پروانه وش از آتش سوزان گذشت و رفت
من دل به عشق و شیوه ی دلدار بسته ام
جان در هوای حسرت جانان گذشت و رفت
دلگیرم از شکنجه ی بیداد روزگار
همچون دل شکسته پریشان گذشت و رفت
به قلم ✍️غلامرضا صلاحزاده #(داود)
بدون دیدگاه