به دل یار بتابی


‍# به دل یار بتابی #

‍ بر تخت نشینی و ،گهر بار بتابی
همچون مهِ تابان به شبِ تار بتابی

هم آینه سازی و هم از آینه پیدا
در آینه ی جانِ سزاوار ،بتابی

از سایه ی نورِ تو مَه و شمس منور
در ساحَتِ جان ، شمس و قمر وار بتابی

گر در شکنِ زلفِ تو افتد، نظرِ من
با دیده ی نرگس ،همه گلزار بتابی

از بارش باران ،به چمن‌ ،رنگِ دگر بخش
بر دامنِ صحرا ،گلِ بی خار بتابی

تو جانِ جهانی و جهان صورتِ جان است
در ظلمتِ دنیا ،به دلِ یار بتابی

از شوقِ تو و،دیده زنورِ تو، هویداست
ای شَعشَعه ی عشق، چو انوار بتابی

از ظلمتِ دنیا ،شده بیمار ،دلِ من
لطف است اگر، بر دلِ بیمار بتابی

به قلم✍️ #غلام_رضا_صلاح_زاده (#داود)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *