کعبه ی دوست


# کعبه ی دوست #

آشنای دل من ! جانِ من از خانه مرو
گوشه ای گیر در این بزم به کاشانه مرو

گشتم از دست تو سرگشته و دیوانه ی عشق
در رهِ عشق به صد گوشه ی ویرانه مرو‌

از لبِ لعلِ تو من میطلبم باده ی ناب
مستِ جامِ تو منم ، بَر درِ میخانه مرو

ای پری چهره ی مه پاره و مه پیکر من
با چنین حُسن و لطافت زپری خانه مرو

می تپد مرغ دلم در حَرمِ کعبه ی دوست
قبله و حاجتِ من از دلِ جانانه مرو

در دل و دیده ی من ،شعشعه ی نور تویی
نورِ دل باش و بمان ،در برِ بیگانه مرو

پیشِ آن شمعِ دل افروزِ پری چهره بیا
گِردِ هر شعله یِ جان سوز،چو پروانه مرو

این همه ناز مکن ،جور مده طعنه مزن
از کنارِ من غمدیده غریبانه مرو

به قلم ✍️#غلامرضا صلاح زاده #(داوود)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *