سیه پوش


# سیه پوش #

هیچ کس جز تو مرا وه که ،سیه پوش نکرد
آه از این دل که تو را هیچ فراموش نکرد

عقل میخواست بسا ،منعِ من از عشق کند
دلِ سودا زده ام حرف کسی گوش نکرد

دیده ات خوب ترین واژه ی شعرم شده بود
چشمِ مست تو نظر، بر منِ مدهوش نکرد

تشنه و سوخته در بادیه ی عشق و سراب
چشمه‌ی نابِ لبت را لبِ من نوش نکرد

آه از این عشق ،که در جانِ منِ بی سرو پا
عشقِ تو آتشِ غم را به چه خاموش نکرد

رفتنت زخم عمیقی به دل و جانم زد
هیچ کس جز تو مرا وه که ،سیه پوش نکرد

به قلم ✍️#غلامرضا صلاح زاده #(داود)

این شعر هم خالی از لطف نیست !  عشق

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *