ناوک خونبار مزن


# ناوک خونبارمزن #

چون نی از دستِ غمش ،ناله به یکبار مزن
آتش اندر ،جگرِ سوخته بسیار مزن

دلِ صدپاره ی عاشق سرِزلفش در بند
دست بر طره ی عنبر شکنِ یار مزن

چشمِ جادویِ تو شد ،رهزنِ جان و دلِ من
دست در دامنِ آن ،یارِ جفا کار مزن

گر تو داری هوسِ بوسه و جامِ میِ ناب
صحبت از باده و پیمانه به هشیار مزن

میتپد دل به خیال رخِ زیبای بتان
پرده بر نرگسِ مستانه ی بیمار مزن

از سرِ کویِ تو هرگز نروم جای دگر
طعنه بر عاشقِ شوریده ی غمخوار مزن

تاکی از دستِ غمت ناله برارم هر شب
بیش از این بر دلِ من ،ناوکِ خونبار مزن

تو که چون بلبل شوریده سری در گلشن
اشک حسرت به گل و لاله و گلزار مزن

به قلم ✍️#غلامرضا صلاح زاده # (داود)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *