# ساقی #
بده صهبای نابی را مرا سرشار کن ساقی
مرا از باده ی وحدت ، دمی هشیارکن ساقی
مرا با خود ببر در گوشه ی میخانه ی جانان
دل و جانم نثار حضرت دلدار کن ساقی
چو با عشق آشنا گشتی زخود بیگانه شو یکسر
حدیث عشق را شایسته ی دیدار کن ساقی
وجود نازکم با حسرت رویت بهم ریزد
مرا از لطف خود با یک نگاهی یار کن ساقی
شبی دل در هوای عشق تو مدهوش و حیران شد
نظر بر عاشقت افکن مرا خمار کن ساقی
مرا مگذار یک دم ، درغم و اندوه تنهایی
مکن بیگانگی دیگر، مرا غمخوارکنساقی
ندارم طاقت و تاب جدایی از سرکویت
دل پرخون عاشق را بسی تبداررکن ساقی
به قلم✍️#غلامرضا صلاحزاده#(داود)

