عالم دارم

غلامرضا صلاح زاده

غلامرضا صلاح زاده


#عالم دارم #

دردی از کوه ،پراز غصه و ماتم دارم
من در این ،غربتِ جان سوز ،ترا کم دارم

گر چه پروانه صفت ،سوخته ام از غمِ عشق
بر دل از ،داغِ تو صد ریش ،مسلم دارم

من به دامِ سرِ زلفِ تو چنان در بندم
با خیالِ خَمِ گیسویِ تو عالم دارم

دلِ من واله و سرگشته ی چشمانِ تو شد
آن قَدَر اشک ،که از دیده چو شبنم دارم

منم‌و گوشه نشینان ،که بصد ،رازو نیاز
هر شب از یادِ رخت، ناله دمادم دارم

من به هر جا که رسم باز ترا میطلبم
بر سر کوی تو من عزمِ مُصَمم دارم

گر چه درویشم و از دولتِ دیدار تو شاد
جلوه ی روی تو از ماه مکرم دارم

هر کجا می‌نگرم، رویِ دل آرایی توست
ای خوش آن لحظه که من یاور و همدم دارم

به قلم ✍#غلامرضا صلاح زاده # (داود)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *